بيوگرافي تمامي افراد مشهور ايران و جهان

بيوگرافي خوانندگان و بازيگران ايراني و خارجي را در اين سايت مشاهده نماييد

بيوگرافي نازلي رجب پور

۲,۲۱۷ بازديد

كامل ترين بيوگرافي نازلي رجب پور را در سايت مونوبلاگ مطالعه خواهيد نمود

نازلي رجب پور متولد ۱۸ شهريور ۱۳۶۸ در شهر تهران است ، فرزند سوم و آخر خانواده ميباشد و داراي مدرك كارشناس روان شناسي باليني از دانشگاه خواررزمي تهران و كارشناس ارشد روان شناسي باليني از دانشگاه خوارزمي تهران مي باشد. از علائق او ميتوان به نقاشي رنگ روغن اشاره كرد كه به صورت حرفه اي دنبال ميكند ، همچنين به موسيقي كلاسيك ايران نيز علاقه دارد و سابقه ۵ سال آواز سنتي و ساز سه تار را نيز دارد.

او هم اكنون در سريال ستايش ۲ حضور دارد و نقش يكي از دختران صابر فردوس را ايفا مي كند، نازلي رجب پور ۲ سال است كه به صورت حرفه اي كار تصوير را انجام ميدهد، او در تله فيلم هاي سرزمين فصلهاي گرم و ترانه ي باران نيز ايفاي نقش كرده است و در فيلم كوتاه گيم اور نيز حضور داشته است.

مصاحبه

“نازلي رجب پور” بازيگر نقش “ليلي” در سريال ستايش۲ در گفتگو با خبرنگار راديو و تلويزيون باشگاه خبرنگاران درخصوص حضور خود دراين مجموعه گفت: براي نقش اصلي فيلم سينمايي “هيس، دخترها فرياد نمي‌زنند” به كارگرداني ” پوران درخشنده” درحال تست بودم كه طراح لباس اين پروژه من را به ” سعيد سلطاني” معرفي كرد. وي افزود: بنا به دلايلي من براي آن نقش انتخاب نشدم و ” طناز طباطبايي” ايفاي آن را برعهده گرفت.

“رجب پور” تصريح كرد: پس از معرفي من به ” سعيد سلطاني” قرار شد من در نقش “نازگل” دختر ستايش و “لعيا زنگنه” هم در نقش كاراكتر ” ستايش” ايفاي نقش كنيم. وي اظهار داشت: حدود ۳ قسمت از اين مجموعه هم فيلم‌برداري شد و ما جلوي دوربين رفتيم اما بنا به دلايلي تصويربرداري كار تعطيل شد و پروژه به تأخير افتاد. ” رجب پور” بيان كرد: پس از شروع دوباره تصويربرداري ” نرگس محمدي” در نقش “ستايش” و من نيز در نقش ” ليلي” دختر ” صابر” جلوي دوربين رفتيم. وي دليل اين تغيير نقش را اين‌گونه عنوان كرد: من خود نيز از دلايل اين تغييرات اطلاعي ندارم ولي از اينكه نقش ” ليلي” اين مجموعه را ايفا مي‌كنم بيشتر رضايت دارم.

“رجب پور” تصريح كرد: زماني كه وارد اين پروژه شدم خيلي برايم مهم نبود كه نقش “ستايش” را چه كسي ايفا مي‌كند ولي علاقمند به ماندن در نقش ” نازگل ” بودم اما بعد از اين تغييرات به نقش ” ليلي” بيشتر علاقمند شدم. وي در اين باره ادامه داد: همه‌ي اطرافيان اظهار داشتند كه چهره من به نقش “نازگل” و خانواده ” ستايش” شباهت بيشتري دارد اما در نهايت گروه اينگونه تشخيص دادند. ” رجب پور” درباره خصوصيات شخصيتي كاراكتر ” ليلي” عنوان كرد: “ليلي” دختري با ذات مثبت است كه خيلي از شيطنت‌هاي ذاتي ” رعنا” را ندارد اما با توجه به اينكه هر دوي آن‌ها مدتي براي ادامه تحصيل درخارج از كشور زندگي كردند واز ابتدا ” ليلي” حضور مادر را در زندگي‌اش حس نكرده بنابراين تمام خلاهايي نبود مادر را ” رعنا” برايش پركرده بنابراين پيرو خواهرش است.

وي دراين باره تصريح كرد: شايد خيلي از اين رفتارها برخلاف ميل ذاتي “ليلي” باشد ولي او تابع خواهرش است اما در نهايت ليلي دختر مثبتي است واز علاقه‌ي ” محمد” پسر ستايش نيز به خودش به چيزهايي پي برده است. وي درباره اينكه در سريال به طور مشخص به اقامت اين دو خواهر درخارج از كشور اشاره اي نشده بيان كرد: با توجه به صحبت‌هاي اوليه ما با كارگردان و نويسنده اين اثرگفته شد كه اين دو خواهر مدتي در خارج اقامت داشتند و البته در اوايل داستان در مكالمه و ديالوگ به اين موضوع اشاره شده و حتي طرز لباس و آداب و رسوم اين دو خواهر شباهتي به آداب و رسوم ايراني ندارد.

وي در ادامه اظهار داشت: قبل از بازي در “ستايش” در دو تله فيلم بازي كرده بودم كه البته هيچ كدام پخش نشده اما من خيلي خوشحالم ومعتقدم خدا من را خيلي دوست داشت كه اولين بازي و معرفي من به دنياي بازيگري در سريال ” ستايش” بود. وي در اين باره اظهار داشت: با توجه به اينكه من انتظار بازي در نقش ” نازگل” را داشتم ولي بعدها اتفاق ديگري افتاد كه با همه اين شرايط خوشحالم كه در اين پروژه و در نقش ” ليلي” بازي كردم. اين بازيگر درباره كار با اين گروه گفت: كار با اين گروه بسيار خوب بود” سعيد سلطاني” فوق‌العاده انسان مهرباني است وتمامي گروه را با مهرباني همراهي مي‌كرد وهمچنين نوشته‌هاي نويسنده اين اثر را بسيار دوست دارم به انضمام اينكه تهيه كننده اين اثر با توجه به مشكلات مالي زياد پشت اين پروژه ايستاد.

وي درباره اينكه تا چه اندازه كاراكتر ” ليلي” با شخصيت اصلي خود شباهت دارد، اظهار داشت: آرام و ساكت بودن” ليلي” بسيار شبيه به شخصيت اصلي خودم است اما تابع بودن ” ليلي” اصلاً هيچ شباهتي به من ندارد. ” رجب پور” درخصوص ساخت سري سوم ” ستايش” اظهار داشت: ساخت سري سوم ” ستايش” در مرحله نگارشي است و گويا سازمان خواستار ساخت سري سوم آن است.

وي در اين باره ادامه داد: بايد سري سوم ” ستايش” ساخته شود چرا كه در صورت رخ ندادن بسياري از سوال‌ها و ابهام ها براي مخاطب باقي مي‌ماند ودر واقع سري سوم مكمل وتكميل كننده‌ي سري دوم است. وي در پايان خاطرنشان كرد: ماجراهاي عجيب وغبريب زيادي در ادامه سري دوم “ستايش” اتقاق مي‌افتد كه مخاطب انتظار اينگونه اتفاقات را ندارد واين قول را مي‌دهم كه مخاطب در ادامه از روند قصه متعجب خواهد شد.

عكس نازلي رجب پور

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

بيوگرافي و عكس نازلي رجب پور

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

عكسهاي نازلي رجب پور بازيگر سريال ستايش ۲

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

عكسهاي آتليه اي نازلي رجب پور

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

عكسهاي شخصي نازلي رجب پور دختر صابر در سريال ستايش

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

عكسهاي خصوصي نازلي رجب پور

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

گالري عكسهاي نازلي رجب پور

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

نازلي رجب پور به همراه رامسين كبريتي و داريوش ارجمند

بيوگرافي نازلي رجب پور - Nazli Rajab Pour

بيوگرافي فريبا طالبي

۲,۷۹۷ بازديد

بيوگرافي فريبا طالبي را به صورت كامل و جامع در سايت مونوبلاگ مطالعه نماييد

فريبا طالبي متولد چهارم ارديبهشت ۱۳۶۴ و فارغ التحصيل دانشگاه هنر و گرايش بازيگري ميباشد. فريبا طالبي در آثاري چون فاصله‌ها (سهيلي‌زاده)، پله آخر (علي مصفا)، راه بهشت (مهدي صباغ‌زاده)، روياي كاظم (علي شاه‌حاتمي)، اينك بهشت (صادق آشتياني)، ستايش ۲ (سعيد سلطاني) ، فيلم تلويزيوني آرزوهايت را به خاك نسپار ، تله فيلم اشك انار و… ايفاي نقش كرده است.

گفتگو

” فريبا طالبي” بازيگر نقش ” رعنا” در سريال ستايش ۲ در گفتگو با  باشگاه خبرنگاران درخصوص حضور خود دراين مجموعه گفت: ” آرمان زرين كوب” تهيه كننده مجموعه از من دعوت به كار كرد و پس از صحبت با ” سعيد سلطاني” مجدداً از من براي بازي در نقش ” رعنا ” دختر صابر دعوت كردند.

وي درخصوص نقش‌هاي قبلي خود اظهار داشت: من پيش از اين در سريال ” فاصله‌ها” به كارگرداني ” سعيد سهيلي زاده”، ” روزي روزگاري” كاري از محمدرضا آهنج ايفاي نقش كرده بودم.

وي درخصوص شخصيت ” رعنا” در سريال ستايش ۲ عنوان كرد: ” رعنا” يكي از شخصيت‌هاي داستان ” ستايش۲″ است دختري كه در ايران زندگي نكرده و فقط در فكر مارك و برند است و با خانواده‌اش از لحاظ ارتباطي فاصله زيادي دارد.

وي درباره اين نقش افزود: ” رعنا” خلافش بسيار سنگين است و شيطنت‌هاي عجيبي دارد كه اگر ” حشمت فردوس” از كارهاي او اطلاع پيدا كنند به طور قطع او را دار خواهد زد.

وي درخصوص كار با ” سعيد سلطاني” اظهار داشت: كار در ” ستايش ۲″ براي من خستگي نداشت چرا كه ” سلطاني” مردي صبور و مهربان بودند و از ابتدا خيلي صبورانه كار را برايم توضيح مي‌دادند و هر روز با عشق جلو مي‌رفتيم.

وي درباره اينكه چه‌قدر شخصيت” رعنا” با شخصيت اصلي خود نزديكي دارد، عنوان كرد: “شخصيت رعنا” اصلاً نزديك شخصيت واقعي من نيست و هيچ كدام از شيطنت‌هاي “رعنا” را در زندگي ام انجام ندادم چرا كه اين كاراكتر ذات عجيب و غريبي دارد.

وي درخصوص دعوت خود براي بازي دراين مجموعه ادامه داد: هنگام پخش ” ستايش۱″ بازخوردهاي مردم را ديده بودم و وقتي از من براي بازي دراين مجموعه دعوت شد بسيار خوشحال شدم.

وي درخصوص كار با گروه اظهار داشت: كار با اين گروه اصلاً سخت نبود وهمه به مانند خانواده پشت هم بودند وبه همديگر كمك مي‌كردند كاربا اين گروه بسيار دوست داشتني بود.

طالبي درخصوص داستان فصل دوم ستايش گفت: فصل دوم ستايش بسيار عجيب و غريب است و اتفاقات زيادي مي افتد كه خود ما هم از آن ها تعجب مي‌كنيم البته هنوز فصل سوم “ستايش” درحال نگارش است.

وي ادامه داد: پيام اين سريال اين است كه با هر دست بدهي با همان دست پس مي‌گيري.

” طالبي” در خصوص فعاليت كاري خود بيان كرد: من هم اكنون در سريال ” كيميا” به كارگرداني ” جواد افشارزاده” در نقش يكي از دوستان صميمي “كيميا” ايفاي نقش مي‌كنم كه خود نقش ” كيميا” را “مهراوه شريفي نيا” بازي مي‌كند.

وي درخصوص اين سريال توضيح داد: كيميا يكي از طولاني‌ترين سريال‌هاي ايراني است كه دوره قبل از انقلاب را روايت مي‌كند و در ۱۰۰ قسمت در حال توليد است.

گفتني است: سريال ” ستايش ” به كارگرداني ” سعيد سلطاني” هر هفته جمعه شب‌ها از شبكه سه سيما به روي انتن مي‌رود.

عكس فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

بيوگرافي و عكس فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

عكسهاي آتليه اي فريبا طالبي بازيگر ايراني

بيوگرافي فريبا طالبي

جديدترين عكسهاي فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

عكسهاي زيبا از فريبا طالبي + زندگينامه

بيوگرافي فريبا طالبي

گالري تصاوير فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

آلبوم عكس فريبا طالبي Fariba Talebi

بيوگرافي فريبا طالبي

والپيپر فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

مجموعه عكسهاي فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

عكسهاي ناب فريبا طالبي بازيگر ايراني

بيوگرافي فريبا طالبي

عكسهاي فريبا طالبي بازيگر نقش رعنا در ستايش ۲

بيوگرافي فريبا طالبي

عكسهاي خصوصي فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

عكسهاي شخصي فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

آرشيو عكس فريبا طالبي

بيوگرافي فريبا طالبي

بيوگرافي آناهيتا افشار

۱,۰۱۰ بازديد

بيوگرافي آناهيتا افشار را به صورت كامل و جامع در اين سايت مطالعه نماييد

آناهيتا افشار (متولد ۱۵ مرداد ۱۳۶۵) در تهران است. از جمله همكاري هاي هنري او بازي در فيلم‌هاي برف روي كاج‌ها از پيمان معادي و زندگي با چشمان بسته رسول صدر عاملي است.آناهيتا افشار در مجموعه‌هاي تلويزيوني «رستگاران»، «سه در چهار»، فيلم‌هاي «زندگي با چشمان بسته»، «برف روي كاج‌ها» و … بازي كرده است.

تولد : ۱۵ مرداد ۱۳۶۵

تهران

مليت : ايراني

پيشه : بازيگر

سال‌هاي فعاليت : ۱۳۸۳ تاكنون

فيلم شناسي

سينمايي

نگين (۱۳۹۲)

برف روي كاج‌ها (۱۳۹۱)

يك، دو، سه،… پنج (۱۳۹۱)

برف روي كاج ها (۱۳۹۰)

پنهان (۱۳۸۹)

طاووس هاي بي پر (۱۳۸۷)

زندگي با چشمان بسته (۱۳۸۷)

مجموعه تلويزيوني

مدينه (۱۳۹۳)

سه در چهار (۱۳۸۷)

متهم گريخت (۱۳۸۴)

خانه به دوش (۱۳۸۳)

صحبت هاي آناهيتا افشار در خصوص سينماي ايران

به جرات مي‌توان گفت كه سينماي ايران در دهه‌ اخير، حال و روز خوبي نداشته و جز در موارد خاص همواره يك پايش مي‌لنگيده است. شايد يك علت اين لنگيدن‌ها برخي تندرو‌هاي به اصطلاح فرهنگي و شايد هم برخي مسئولين غيرمسئول در اين حوزه بوده‌اند. در هر حال شنيدن درد سينما از زبان فعالين آن، راهگشا‌تر خواهد بود. از همين رو گفتگويي با آناهيتا افشار، از بازيگران جوان سينماي ايران انجام داده شده كه در ادامه مي‌خوانيد:

آناهيتا افشار در اين رابطه توضيح داد: اگر اتفاقات ديگري بيافتد و فضا براي جواناني كه مي‌خواهند كار كنند و مشكل پروانه ساخت و مشكل مالي دارند باز شود، كيفيت فيلم‌ها هم بالا‌تر خواهد رفت. اما متاسفانه اين امكان خيلي سخت فراهم مي‌شوند.

اين بازيگر سينماي ايران گفت: متاسفانه همواه در سينماي ايران يكسري كارگردان خاص وجود داشته‌اند كه قبلا كار مي‌كرده‌اند و الان هم مشغول كار هستند و اتفاق جديدي رخ نمي‌دهد. اما اگر قرار باشد كه يك تغيير و تحول اساسي در سينما و روند ساخت فيلم‌ها رخ دهد، بايد كمي فضا و راه براي جواناني كه تازه مي‌خواهند فعاليت كنند و انرژي بيشتري دارند باز شود.

بازيگر فيلم برف روي كاج‌ها ادامه داد: اگر به گذشته كارگردانان نگاه كنيد مي‌بينيد كه چند كار اول همه كارگردان‌هاي بزرگ بسيار خوب بوده است، بنابراين ما نيازمند يك موج نو و فضاي جديد هستيم و اگر اين اتفاق بيافتد، تغيير و تحول بسيار خوبي رخ خواهد داد. در غير اين صورت سينما در يك روند ثابت باقي خواهد ماند. اين موج نو با حضور جوانان و فيلم اولي‌ها رخ خواهد داد. در جشنواره‌ها و روند كار‌ها هم فيلم اولي‌ها هميشه چند قدم جلو‌تر بوده‌اند.

آناهيتا افشار ادامه داد: متاسفانه در فضاي فعلي‌‌ همان افراد قبلي و با بازيگر‌هاي ثابتشان فعاليت مي‌كنند و جا كمتر براي جديد‌تر‌ها باز مي‌شود. در حقيقت يك دست از كارگردان‌ها بازيگران مشخصي دارند. اين كارگردانان جوان هستند كه به دنبال چهره‌ها نيستند و تنها به دنبال بازيگري مي‌گردند كه خوب بازي كند. در حقيقت من به عنوان بازيگر هر كاري را كه به من سپرده شود و مطابق سليقه‌ام باشد مي‌پذيرم و خيلي به حال من بازيگر فرقي نمي‌كند. اما شرايط براي جوان‌تر‌ها سخت‌تر است.

افشار در خصوص فضاي تلويزيون گفت: در تلويزيون نيز فضا به همين ترتيب است و محيطي در تلويزيون برقرار است كه در آن يكسري بازيگر فعاليت مي‌كنند و اگر اين اتفاق بيافتد كه بازيگران سينما به تلوزيون آمده و فيلم‌هايي خوبي نيز در تلوزيون ساخته شود، پيش رفت خوبي رخ خواهد داد. زيرا امروز دوره شكوفايي تلويزيون است و اين سريال‌ها هستند كه حرف اول را مي‌زنند و اگر اين اتفاق بيافتد، كيفيت تليوزيون افزايش مي‌يابد و مخاطب بيشتري به خود جذب مي‌كند.

اين فعال هنري تصريح كرد: مشكل سينما بايد به صورت ريشه‌اي حل شود و اين اتفاقات بايد در مورد كارگردانان و فيلمنامه نويسان خوبي كه متاسفانه پروانه فعاليت دريافت نمي‌كنند، رخ دهد. اگر مشكل كارگردانان و فيلمنامه نويسان حل شود، مشكلات ديگر نيز به مراتب حل خواهد شد و به بازيگران نيز خيري خواهد رسيد.

افشار در خصوص فعاليت در فضاي خارج از كشور گفت: اصولا بازيگري چه در ايران باشد و چه در هر جايي از دنيا شغل بسيار جذابي است و اگر شما بتوانيد يك كار خوب انجام دهيد كه بعد‌ها بتوانيد با افتخار از آن ياد كنيد، هيچ اشكالي ندارد كه در خارج از كشور باشد.

عكس آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

بيوگرافي و عكس آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

عكسهاي جديد آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

گالري عكس آناهيتا افشار بازيگر ايراني

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

سري جديد تصاوير آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

بهترين تصاوير آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

آرشيو كامل عكسهاي آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

آخرين تصاوير منتشر شده از آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

عكسهاي شخصي آناهيتا افشار

بيوگرافي آناهيتا افشار - Anahita Afshar

بيوگرافي فريبا نادري

۲,۷۹۷ بازديد

بيوگرافي فريبا نادري را به صورت كامل از ابتداي بچگي در اين سايت مطالعه نماييد

فريبا نادري متولد ۱۳۶۳ ، بازيگر و مدير بازرگاني ايراني است. فريبا نادري به طور اتفاقي وارد عالم بازيگري شد، او با سريال «مرواريد سرخ» معرفي شد و با سريال «گل بارون‌زده» باعث شد كه اهالي سينما روي بازي او حساب ويژه اي باز كنند. او به جز بازيگري به خانه داري به ويژه آشپزي علاقه ويژه اي دارد و هرگاه كه در منزل است، وقت خود را صرف آشپزي مي‌كند.

تولد : سال ۱۳۶۳

مليت : ايراني

همسر : مرحوم مسعود رسام

بازيگوش و شيطون

فريبا نادري مي‌گويد: در سال ۱۳۶۳ به دنيا آمدم، از بچگي عاشق بازيگري بودم و بزرگ‌ترين آرزويم اين بود كه جاي قهرمان فيلم‌هايي كه دوستشان دارم، قرار بگيرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگيري مي‌كردند تا من به درس و مشقم بيشتر توجه داشته باشم.

در دوران كودكي بسيار شيطون و بازيگوش بودم، از آنجايي كه با برادرم حميد رابطه بسيار خوبي داشتم، تمام روز با او بازي مي‌كردم و به همين خاطر شيطنت‌هايم هم پسرانه بود. من حتي يك عروسك هم نداشتم و بهترين اسباب بازي من توپ «چهل تيكه» بود، يادم مي‌آيد كه با بچه‌هاي محل، كوچه را مي‌بستيم و هفت سنگ يا فوتبال بازي مي‌كرديم.

برنامه نيمرخ

زماني كه در دوران راهنمايي تحصيل مي‌كردم، به طور اتفاقي به من پيشنهاد اجراي برنامه «نيمرخ» داده شد، اما مادرم مخالفت كرد. از اين حكايت چند سالي گذشت تا اينكه يك روز با دوستم كه گريمور بود براي تست به دفتر «مسعود رسام» رفتيم، آن روز وي با تست بازيگران براي سريال «مرواريد سرخ» مشغول بود، من هم غافل از اين ماجرا نشسته بودم تا اينكه از اتاق شان آمدند بيرون و گفتند نوبت شماست. گفتم من براي تست بازيگري نيامده‌ام، دوستم آمده است… او به من گفت: حالا كه آمدي بيا تست بده… آن روز خوش‌شانس بودم و در تست قبول شدم، اما مي‌دانستم كه خانواده‌ام مخالفت خواهند كرد.

در قراردادم شرط كردم كه خانواده ام هم بايد پشت صحنه بيايند و گروه مرواريد سرخ هم پذيرفتند. با اين شرايط باز هم مادرم مخالفت كرد، اما سرانجام متوجه شد كه علاقه من به بازيگري وصف‌ناپذير است و نمي‌توانند مقابل علاقه‌ام ايستادگي كنند و اين شد كه به بازيگري روي آوردم و در حال حاضر هم در سريال «غيرمحرمانه» ايفاي نقش مي‌كنم و خوشحالم كه مردم هم از آن استقبال كردند. مادرم هم از اين نقش خوشش آمده است.

گرافيك خواندم

رشته تحصيلي‌ام، گرافيك رايانه‌اي بود، اما مي‌خواستم زودتر به هدف‌هايم نزديك‌ شوم. من با كار بازاريابي شروع كردم، البته به علت بازيگري نمي‌توانستم تمام وقت كار كنم. كار سختي بود، طرف‌هاي مذاكره من اغلب مديران باتجربه شركت‌هاي بازرگاني بودند، خوشبختانه الان در سمت مديريت بازرگاني شركتي بزرگ مشغول به كار هستم، طي اين مدت به اين نتيجه رسيدم كه بيشترين نياز مشتريان، كار خوب و درجه يك است و بهتر است به جاي توجيه، از دقت در اجراي كارها استفاده كرد.

علايق و خصوصيات اخلاقي

اگر نقشي را دوست نداشته باشم، به هيچ عنوان آن را قبول نمي‌كنم. من تمامي نقش‌هايي كه در آن بازي كردم را دوست دارم.

انسان زودرنج، احساساتي، حساس و مهربان هستم، البته اين را اطرافيانم مي‌گويند.

آرزو مي‌كنم، شبي را همه مردم دنيا، آرام و به دور از دغدغه بخوابند و هيچ كودكي گوشه خيابان روي كارتن، شب را به صبح نرساند، زماني كه بچه‌هاي فقير را در خيابان مي‌بينم، بغض مي‌كنم، فقر اين بچه‌ها علامت سوالي است كه هميشه در ذهن من باقي مي‌‌ماند.

به عنوان يك زن، معمولا پوشاكي را مي‌خرم كه مطابق سليقه ام باشد و هيچ وقت چيزي را صرفا به خاطر مد بودنش نخريده ام.

اصولا آدم معاشرتي هستم و از ارتباط لذت مي‌برم، چرا كه آدم‌ها را خيلي دوست دارم و براي احساسات‌شان ارزش زيادي قائلم، به همين خاطر، هم به خانه‌مان زياد مهمان مي‌‌آيد و هم زياد مهماني مي‌روم و هر دو حالت برايم خوشايند و بسيار لذت‌بخش است.

عاشق سفرم و از هر فرصتي براي مسافرت استفاده مي‌كنم، عاشق طبيعت شمال كشور هستم به ويژه در پاييز و زمستان كه زيبايي خارق‌العاده‌اي دارد.

سعي مي‌كنم در كارهاي خانه هيچ وقت كم نگذارم.

آشپزي شبيه بازيگري است، اگر براي آن عشق و وقت صرف كني، غذاي شما خوشمزه مي‌شود.

بازي‌ام شايد خوب نباشد! (مي‌خندد)، اما آشپز بسيار خوبي هستم، درست مثل مادرم.

در بين بازيگران طنز، بازي يوسف تيموري و رضا شفيعي‌جم را خيلي مي‌پسندم.

ازدواج

فريبا نادري بازيگر جوان و توانا از خاطراتش در زندگي مشترك با مرحوم مسعود رسام و ازدواج هاي امروزي مي گويد…

از روزهاي اول آشناييمان مي دانستم مسعود اين بيماري را دارد و زمان زيادي براي با هم بودن نداريم اما او آنقدر بزرگ بود و دوست داشتني كه ارزش همين زمان كوتاه زندگي را هم داشت. مسعود باور نداشت بيمار است؛ باور نداشت كه بايد به همين زودي ها برود و اين باور را نه تنها به من كه بسيار به او نزديك بودم منتقل مي كرد كه هر كسي كه با او برخورد مي كرد همين باور و نگاه را درباره مسعود پيدا مي كرد.

مسعود بسيار با روحيه بود و اگر حالش بد مي شد به جاي اينكه من به او برسم او اولين كسي بود كه به من آب قند مي داد، او بود كه اورژانس را خبر مي كرد، او بود كه به محض خون دماغ شدن خون را از روي صورتش پاك مي كرد تا من نبينم، او بود كه روحيه مي داد و اميد مي بخشيد و مرا آرام مي كرد. او اميد داشت؛ اميدي كه تا شب هاي آخر هم همراهش بود، مسعود تا همان شب آخر از كارهايش مي گفت؛ از ۲ مجموعه اي كه روي آنها كار مي كرد، از رفتن به آلمان براي معالجه و… مسعود به من كمك كرد تا محكم شوم و زندگي در كنار او و اين بيماري به من ياد داد كه ياد بگيرم سخت باشم و با سختي ها مبارزه كنم.

در كنار مرحوم مسعود رسام زندگي عاشقانه اي داشتم و با وجود بيست و هفت سال تفاوت سني هيچ وقت در زندگي با او خلائي حس نكردم… حتي كوچكترين سخنان او براي من آموزنده بود و اين بهترين خاطره ام از اوست كه هنوز هم حرف هاي پرمحتوايش در خاطرم هست.

در ازدواج تنها عشق نبايد ملاك قرار گيرد بعضي ها با عشق ازدواج مي كنند اما بعد از مدتي مجبور به جدايي مي شوند.

برخي براي فرار از محدوديت و تفكر خانواده هايشان تن به ازدواج مي دهند و مثل يك زنداني به اين قضيه نگاه مي كنند زنداني زماني كه مي داند شرايط متعادلي بيرون از زندان مي تواند داشته باشد قطعاً براي آزادي اش روز شماري مي كند چون به دنبال راحتي و آرامش است اما وقتي مي داند نه عشق دارد، نه پول و نه كار مناسب قطعاً ترجيح مي دهد در زندان بماند. در ازدواج هم نمونه هاي زيادي بوده اند كه پس از ازدواج، آرامش دروني شان بر هم خورده و به روزهاي قبل از ازدواج شان غلطه خورده اند.

مرحوم مسعود رسام (متولد ۱۳۳۶، تهران – درگذشت ۱۰ آبان ۱۳۸۸، تهران) ، كارگردان و تهيه كننده تلويزيون بود. آخرين فعاليت زنده ياد رسام، كارگرداني مجموعه تلويزيوني غيرمحرمانه بود كه سال ۱۳۸۷ از شبكه تهران به روي آنتن ‌رفت.

عكس فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكسهاي زيبا و جديد فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكس فريبا نادري و زندگينامه

بيوگرافي فريبا نادري

عكسهاي آتليه اي فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

جديدترين عكسهاي فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكسهاي جالب آتليه اي فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

بهترين عكسهاي فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكسهاي شخصي از فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

آلبوم تصاوير فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكسهاي سياه و سفيد فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكس درگذشت مسعود رسام همسر فريبا نادري

بيوگرافي فريبا نادري

عكس فريبا نادري و همسرش مسعود رسام

بيوگرافي فريبا نادري

بيوگرافي فرناز رهنما

۱,۴۲۹ بازديد

بيوگرافي فرناز رهنما را به صورت كامل در اين سايت مطالعه نماييد

فرناز رهنما بازيگر زن سينما و تلويزيون ايراني است. از كارهاي معروف او مي‌توان به بازي در سريال ساختمان پزشكان و همچنين فيلم بعد از ظهر سگي اشاره كرد. فرناز رهنما فعاليت خود را از سال ۷۹ آغاز و در تئاتر، فيلم و سريال هاي مختلفي ايفاي نقش كرده و به گفته خودش با بازي در سريال پربيننده «ساختمان پزشكان» به شهرت رسيده است.

زمينه فعاليت : سينما

تولد : مهر ۱۳۶۰

اصفهان

مليت : ايراني

پيشه : بازيگر

سال‌هاي فعاليت : ۱۳۷۹ تاكنون

فيلم شناسي

سينمايي

بعد از ظهر سگي (۱۳۸۸)

اقليما (۱۳۸۵)

تلويزيوني

هفت سنگ (۱۳۹۲ عليرضا بذرافشان)

ساختمان پزشكان (۱۳۸۹ سروش صحت)

مأمور بدرقه (رمضان ۱۳۸۷ سعيد سلطاني)

زير زمين (رمضان ۱۳۸۵ عليرضا افخمي)

تله فيلم

سوگند (۱۳۹۲ فربد شكرايي)

نسبت فرناز رهنما با بهاره رهنما

من هيچ نسبتي با بهاره رهنما ندارم. نه خواهرش هستم و نه دختر عمويش حتي نسبت فاميلي خيلي دور هم با هم نداريم. اصلاً آنها اراكي هستند و ما اصفهاني، ضمن آنكه فاميلي من با كسره خوانده مي‌شود، فاميلي بهاره با فتحه ، اما همچنان دوستان خوبي براي هم هستيم.

گپي كوتاه با فرناز رهنما

خانم رهنما اين روزها كم كار هستيد! دليل خاصي دارد؟

اوضاع خيلي خراب است يعني فيلم نامه هاي خوبي نوشته نمي شود، دستمزد خوبي هم نمي دهند اين شرايط براي همه هست و خانه نشين شده ايم.با بودجه هاي محدودي كه وجود دارد اوضاع خوب نيست و بايد تجديدنظري صورت گيرد تا بتوانيم به شرايط گذشته خود در سينما و تلويزيون برگرديم.

چه زماني تصميم گرفتيد وارد حرفه بازيگري شويد؟

از دوران كودكي پدرم به شدت مشوق من بود و حتي در دوران تحصيل، پدرم با نام بردن از فيلم هاي مختلف اصرار داشت فيلم ها را به خوبي بشناسم كه چه فيلمي را كدام كارگردان با چه بازيگراني ساخته است و فيلم را ببينم. ولي سال۷۹ تصميم گرفتم وارد عرصه تئاتر شوم بنابراين از راه درست بازيگري را انتخاب كردم و وارد دانشگاه شدم و فعاليت خود را شروع كردم.

عده اي معتقدند گذراندن دوره آموزش بازيگري و تحصيلات دانشگاه چندان اهميت ندارد؟

صد درصد اين ديدگاه اشتباه است چون وقتي دوره دانشگاهم به پايان رسيد براي دور نشدن از مقوله بازيگري دوره اي در كلاس هاي بازيگري استاد «حميد سمندريان» گذراندم و سعي كردم تجربه هايي به دست آورم. به نظرم بازيگري شاخه هايي اعم از تحليل شخصيت، شناخت موقعيت در فيلم نامه و خيلي چيزهاي ديگر دارد كه بحثي طولاني است و اگر به صورت آكادميك بازيگري را نياموزي، نمي تواني بازي هاي مختلفي ارائه دهي و ما خيلي از بازيگران را مي بينيم كه تحصيلات آكادميك ندارند و همه نقش ها را يك جور بازي مي كنند در صورتي كه افرادي كه از دانشگاه وارد اين حرفه مي شوند يا در تئاتر تجربه به دست آورده اند، فكر مي كنم ۹۰-۹۵ درصد آن ها يك نقش را ۲ بار تكرار نمي كنند يعني حداقل خلاقيت و ابداعي در كار خود مي آورند و اين نتيجه مثبت گذراندن تحصيلات آكادميك است.

حالا اگر كارنامه بازيگري تان را تا اين جا مرور كنيد مهم ترين كاري را كه باعث تثبيت موقعيت‌تان در سينما و تلويزيون شد كدام مي دانيد؟

وقتي در تئاتر «چشم اندازي از پل» در سال ۸۴ بازي كردم پيشنهادهاي كاري بسياري به من شد و اتفاق هاي خوبي برايم افتاد ولي با بازي در سريال «ساختمان پزشكان» بين مردم شهرت پيدا كردم اتفاقي كه در سريال هاي «زيرزمين»، «مأمور بدرقه» يا فيلم هاي «اقليما» و «بعد از ظهر سگي سگي» نيفتاد.

تصورتان از سينما نسبت به تصور زماني كه وارد اين حرفه شديد چه تغييري كرده است؟

سؤال خيلي سختي است. آن موقع يادم است كه دلم مي خواست در يك سري فيلم ها بازي كنم يا فيلم‌هايي مي ديدم مي گفتم چه قدر خوب است من هم در آن فيلم بازي كنم ولي آن دوره ديگر گذشته است و اكنون فيلم خوبي نمي بينم كه بخواهم آن تصور گذشته را داشته باشم به جز تعداد فيلم هاي انگشت شماري كه دلم مي خواست در آن گونه فضاها كار كنم. اكنون متأسفانه فيلم نامه ها بد و محدود است و پردازش و تنوع شخصيت در آثار ديده نمي شود. به نظرم كليشه اي در ۵ سال گذشته در سينما اتفاق افتاده كه روز به روز بدتر هم مي شود. من از تئاتر وارد سينما و تلويزيون شدم و فكر مي كردم چه دنياي قشنگي است اكنون اگر تئاتر موقعيت مالي خوبي برايم داشت كه مي توانستم امرار معاش كنم به طور قطع در سينما و تلويزيون كار نمي كردم.

اما برخي معتقدند بازيگران دستمزد خوبي مي‌گيرند…

خير اين گونه نيست اكنون مي گويند بازيگران خوب دستمزد مي گيرند در صورتي كه شايد يك بازيگر يك يا ۲ پيشنهاد كاري در طول سال داشته باشد ولي من به عينه مي بينم كه در اثري هم كه كار مي كني دستمزدت را هم نمي گيري و بازيگري شغل محسوب نمي شود چون بازيگر ابزار كاري اش تلفن همراهش است و اگر تلفن زنگ بخورد سركار مي رود در غير اين صورت خير و اين بخش بدي است كه هيچ تضميني وجود ندارد. من يك سال است كه از يك كار سينمايي و تئاتر دستمزدم را طلب دارم و وقتي اين اتفاق مي افتد فكر مي كنيد بازيگر چگونه بايد زندگي اش را بچرخاند. متأسفانه بازيگر مجبور است به بازي در فيلم هايي تن بدهد كه با بودجه كم ساخته و به شعور بيننده توهين مي شود.

حرفه بازيگري را تا كجا ادامه مي دهيد؟

علاقه دارم آن قدر مسير بازيگري ام ادامه داشته باشد كه روزي بتوانم نقش مادربزرگ را در فيلمي بازي كنم يعني مردم بگويند «فرناز رهنما» ۳۰-۴۰ سال است در اين حرفه كار مي كند و اكنون به اين جا رسيده است. دلم مي خواهد حتي اگر آهسته در اين حرفه حركت مي كنم ولي پيوسته باشم يعني مي دانم اين ريسك وجود دارد كه حضور كمرنگي داشته باشم و فراموش شوم ولي فكر مي كنم اگر كاري ماندگار باشد يا حداقل تلاش كنم بازيگر خوبي باشم شايد بتوانم با مافياي سينما و تلويزيون مبارزه كنم و بمانم.

عكس فرناز رهنما

بيوگرافي فرناز رهنما

بيوگرافي و عكس فرناز رهنما

بيوگرافي فرناز رهنما

عكسهاي جديد فرناز رهنما

بيوگرافي فرناز رهنما

تك عكس فرناز رهنما بازيگر ايراني

بيوگرافي فرناز رهنما

عكسهاي زيبا از فرناز رهنما

بيوگرافي فرناز رهنما

گالري عكس فرناز رهنما بازيگر زن ايراني

بيوگرافي فرناز رهنما

آرشيو تصاوير فرناز رهنما

بيوگرافي فرناز رهنما

بيوگرافي ترلان پروانه

۲,۷۲۷ بازديد

بيوگرافي ترلان پروانه را به صورت كامل در اين سايت مطالعه نماييد

ترلان پروانه بازيگر و نوجوان ايراني متولد ۱۸ تير ماه ۱۳۷۸ است.

زمينه فعاليت : بازيگر

مليت : ايراني

تولد : ۱۸ تير ۱۳۷۸

شيراز

جوايز : – دريافت پروانه زرين از بيست و پنجمين جشنواره فيلم كودك و نوجوان اصفهان.(در سال ۱۳۹۰)

 

زندگي

در خانواده فرهنگي و هنرمند در شهر شيراز بدنيا آمد، در سه سالگي از طرف چند شركت تبليغاتي براي ساخت تيزر دعوت به كار شد و همزمان در برنامه‌هاي آموزشي شبكه جام جم و شبكه يك سيما به ايفاي نقش پرداخت و در فيلم سينمايي روياي آخر به كارگرداني آقاي مهرداد خوشبخت و سريال بچه‌هاي خيابان به كارگرداني آقـاي همايون اسعديان و تئاتر آفتاب و درخت نقشي كوتاه اجرا نمود. پس از نشان دادن استعداد خود كارش را به طور جدي در سينما، تلويزيون و تئاتر ادامه داد. او تا كنون بيش از ۶۰ كار سينمايي و تلويزيوني انجام داده‌است.

او در جشنواره فيلم كودك و نوجوان به خاطر بازي در فيلم “آهوي پيشوني سفيد” برنده “پروانه زرين” به عنوان بهترين بازيگر دختر شد. (در سال ۱۳۹۰)

كمك پدر و مادرم

مادر من علاقه زيادي به بازيگري دارد و حتي مدتي قبل از ازدواج در زمان دانشجويي در تئاتر فعاليتهاي هنري انجام ميداده. او و پدرم بزرگترين مشوقهاي من بودند. به همين دليل وقتي براي اولين بار در ۳ سالگي خانمي در فرودگاه من را ديد و به مادرم پيشنهاد بازي من را در يك تيزر تبليغاتي داد، مادرم با علاقه قبول كرد.

بردن و آوردن و مواظبت از من سر صحنه، به خصوص وقتي خيلي كوچك بودم، براي مادر و پدرم زحمت زيادي داشت، اما آنها به عشق اينكه من روزي هنرمند بزرگي شوم، همه اين سختيها را قبول كردند. آنها هميشه با من سر صحنه بودند و حتي وقتي مادر و پدرم نميتوانستند بيايند برايم پرستار ميگرفتند و او را با من سر صحنه ميفرستادند تا تنها نباشم و ساعتهاي بين كار با او بازي كنم و كارهاي شخصيام را انجام دهد.

براي مادرم مهم بود كه من علاوه بر بازي، بچگيام را از دست ندهم. شايد برايش سخت بود اما هميشه اسباب بازيهايم را با خودش سر صحنه ميآورد و با من بازي ميكرد تا من پشت دوربين خيلي سرگرم بزرگترها و دنياي آنها نشوم. مادرم من را در كلاسهاي مختلف ثبتنام كرد و من به جز بازيگري هنرهاي ديگري هم بلد هستم مثلا پيانو ميزنم و ورزشهاي مختلف انجام ميدهم. خانوادهام به من ياد دادند فقط به چهره تكيه نكنم و سعي كنم شايستگيهاي ديگري هم داشته باشم. من علاوه بر بازيگري از بازيگران بزرگي مثل خانم فاطمه معتمدآريا و آقاي پرويز پرستويي و ديگر بزرگاني كه با آنها همكاري كردم، اخلاق و رفتار كار را هم ياد گرفتم.

مادرم به من ميگفت به اين بزرگان نگاه كن و از آنها اخلاق و رفتار شايسته يك هنرمند را ياد بگير. من حتي به لباس پوشيدن آنها هم دقت ميكردم تا ببينم يك بازيگر حرفهاي چطور بايد بپوشد. كتاب هم زياد ميخوانم و فيلم هم خيلي ميبينم و سعي ميكنم از كتاب و فيلم هم ياد بگيرم. اما از همه چيز مهمتر برايم درسم است و دلم ميخواهد در يكي از رشته هاي تجربي ادامه تحصيل بدهم. خدا را شكر با اينكه كار ميكنم توانستم هميشه نمرات خوب بگيرم و از درسهايم عقب نمانم. من براي اينكه بازيگر شوم خيلي زحمت كشيدم. من كه يادم نميآيد ولي مامانم تعريف ميكند ۴-۳ سال بيشتر نداشتم كه براي يك تيزر شامپو هر روز ساعتها كار ميكردم و گاهي چند ساعت پيشانيام عرق ميكرد. خيلي كوچك بودم و اين كارها براي يك بچه در آن سن خيلي سخت است.

 گفتگوي كوتاه با ترلان پروانه

در «تا ثريا» نقشي در گروه سني متفاوت را تجربه كردي، چه حس و حالي داشت؟

تجربه يك نقش متفاوت و جديد را خيلي دوست داشتم و خوشحالم كه اين كار را قبول كردم. نقش عسل يك مقدار از سن واقعي خودم بزرگتر بود اما كار با آقاي مقدم و خانم حاجيان و بقيه گروه را دوست داشتم و سختي آن را زياد احساس نكردم. من نكات زيادي در بازي و رفتار و اخلاق كاري از اين گروه ياد گرفتم.

 نميشود فقط تابستانها سر كار بروي؟!

تفاوت سبك زندگيات با بچه هاي ديگر باعث اذيت تو نميشود؟ در مدرسه مشكلي نداري؟

هميشه سعي ميكنم رفتار عادي مثل همه داشته باشم ولي خب بالاخره يكسري بچه ها مخصوصا سال پاييني ها خيلي علاقه نشان ميدهند و دائم ميآيند سوال ميپرسند و … اما ناظمهاي مدرسه سعي ميكنند آنها را كنترل كنند تا نظم مدرسه را به هم نزنند. اما من با همه باادب رفتار ميكنم چون بالاخره لطف دارند كه من را دوست دارند و علاقه نشان ميدهند. معلمها هم مثل بچه هاي ديگر با من رفتار ميكنند البته گاهي واقعا كار من را درك نميكنند و مثلا ميگويند نميشود فقط تابستانها سر كار بروي؟ يا درسهايت را ببر سر كار بخوان. يعني متوجه نميشوند كار ما چطوري است.

 وقتي سر كار هستي دلت براي مدرسه تنگ ميشود؟

براي درس كه نه خيلي ولي براي دوستانم دلم تنگ ميشود.

 بيشترين تفريحت چيست؟

من كه اينقدر يا سر كار هستم يا درس دارم كه وقتي براي تفريح ندارم اما كتاب خواندن و فيلم ديدن را خيلي دوست دارم. عاشق فيلمهاي ژانر وحشت هستم. يك بار هم فيلمي با نام «عروس غريبه» در اين ژانر بازي كردم كه پخش نشده.

 تا به حال به جز «تا ثريا» كار ديگري هم بزرگتر از سنات پيشنهاد شده؟

بله، نقش حضرت آمنه در فيلم «محمد (ص) » آقاي مجيد مجيدي به من پيشنهاد شد كه بزرگتر از سنم بود و اتفاقا از نقشهاي اصلي كار هم بود. رفتم تست گريم هم دادم اما آقاي مجيدي گفتند هنوز براي اين نقش كم سن هستي. من ۱۳ سالم است و نقش ايشان ۱۹ ساله بود. اما گفتند احتمالا براي نقش دختر نوجواني در قسمتهاي بعدي اين مجموعه از تو استفاده ميكنيم. همين كه من را براي اين نقش دعوت كردند و تست گريم دادم، باعث افتخارم است.

 در چهار سالگي به دار آويخته شدم

«زير تيغ» هم يكي از سختترين تجربه هاي كاري من بوده و هم يكي از بزرگترين شانسهاي زندگي كاريام. يادم هست در دفتر آقاي هنرمند بوديم. در راه پله او را ديده و گفتم شما چقدر شبيه آقاي پرستويي هستيد. از همان جا آقاي هنرمند از برخورد من خوششان آمد و من را براي «زير تيغ» انتخاب كردند. خانوادهام هم از اين كه قرار بود من كاري را با پرويز پرستويي، فاطمه معتمدآريا، فريبا جوديكار، نگار جواهريان و … بازي كنم فوقالعاده خوشحال بودند. فقط آن صحنهاي كه اول فيلم پدرم خواب ميديد من به دار آويخته شدم، براي مادرم خيلي سخت بود.

يادم هست موقع ضبط آن صحنه هم خيلي اذيت شدم. آقاي پرستويي زير طنابدار ايستاده بودند و به محض اينكه من را پايين ميآوردند بغلم ميكرد. خيلي ناراحت بود من كه دختر بچه كوچكي بودم و ۵-۴ سال بيشتر نداشتم بايد اين صحنه را بازي ميكردم. من را با يك تاپ كشي به شاخه درخت وصل كرده بودند و فشار كشها قسمتهايي از تنم را كبود كرده بود. مادرم هم وقتي اين صحنه را ديد خيلي ناراحت شد مخصوصا كه ياد عذاب من موقع فيلمبرداري افتاد. اما در كل «زير تيغ» را خيلي دوست داشتم و گروه بسيار خوبي داشت مخصوصا آقاي پرستويي و خانم معتمدآريا خيلي مهربان بودند.

روي سينما نميشود حساب كرد

تصميمت براي آينده چيست؟ ميخواهي بازيگر بماني يا شغل ديگري را در نظر داري؟

بازيگري را كه قطعا كنار نميگذارم اما به عنوان رشته اصلي هم ادامه نخواهم داد و كنار درسم آن را دنبال خواهم كرد. يعني نميخواهم رشته تحصيلي ام بازيگري يا سينما و هنرهاي نمايشي و اين چيزها باشد.

 چرا؟ تو كه ميگويي به كارت علاقه داري؟!

چون هنر و به خصوص بازيگري كاري است كه نميتوان خيلي روي آن حساب كرد. يعني امن و قابل اعتماد نيست.

 چرا اين را ميگويي خيلي بازيگرهاي حرفهاي داريم كه كارشان همين است و با همين بازيگري زندگي ميكنند؟

من چون از بچگي در اين كار بودم و با بازيگران سرشناسي مثل آقاي پرستويي و خانم معتمدآريا و خانم حاجيان و … كار كردم، درسهاي زيادي در اين كار گرفتم و واقعا به اين نتيجه رسيدم كه خيلي نميتوان روي اين كار حساب كرد.

از چه نظر نمي توان روي آن حساب كرد؟ امنيت شغلي ندارد؟ امنيت مالي ندارد؟

نه، روي پيشنهادهاي آن نميتوان حساب كرد. معلوم نيست چه جور فيلمهايي ساخته شود و آيا پيشنهادهاي خوب داشته باشي يا نه. بعد هم اين كار خيلي سخت و بيبرنامه است. مثلا من همين الان خيلي كلاسها ميروم و سعي ميكنم هنرهاي ديگري مثل پيانو و … را ياد بگيرم اما هميشه كارم برنامه كلاسهايم را به هم ميزند و نميگذارد زندگي منظم و درستي داشته باشم. نميدانم اما شايد همين بينظمي هم يكي از دلايل ترديدم در اينكه بازيگري شغل اصليام در آينده باشد، است.

 چه چيزهاي در قبول يك پيشنهاد برايت مهم است؟

كارگردان، بازيگرهاي ديگر و فيلمنامه.

  يك بازيگر همه فن حريف

من براي ارتقاي كار بازيگريام خيلي تلاش كردم و انواع هنرها و فنها را فقط به خاطر اينكه بازيگر تواناتري باشم، آموختم. فن بيان، زبان بدن، موسيقي، هنرهاي رزمي، سواركاري و … را ياد گرفتم تا در حرفهام آمادهتر باشم. اين در حالي است كه درس و مدرسه ام هم هميشه در كنار كارم بوده. من فقط ۳ سال و نيم داشتم كه وارد اين كار شدم. شروع كارم را حتي به ياد نميآورم. مادرم تعريف ميكند كه خانمي در فرودگاه ما را ديده و به مادرم پيشنهاد داده من در تيزري تبليغاتي بازي كنم.

بعد شماره ما را گرفته و خيلي اصرار و پيگيري كرده تا اينكه مادرم راضي شده. مادرم خيلي دوست داشته من بازيگر شوم. پدر و مادرم براي موفقيت من در اين كار خيلي تلاش و از خودگذشتگي كردند و از خيلي چيزها به خاطر موفقيت من گذشتند. هيچ وقت من را سر صحنه تنها نگذاشتند و حتي وقتهايي كه خودشان نميتوانستند با من باشند، پرستاري را همراهم ميفرستادند تا تنها نباشم. الان به خاطر محبتهايشان از آنها متشكرم.

هر چند يك بازيگر كودك سختيهاي زيادي را تحمل ميكند و اصولا كار كردن مثل آدم بزرگها براي بچهها سخت است اما چون كارم را دوست دارم فكر ميكنم ارزشش را داشته. خدا را شكر نتيجه زحمتهايم را هم گرفتم. همين امسال در جشنواره كودك و نوجوان اصفهان براي ايفاي نقش اصلي فيلم «پيشوني سفيد» تنديس بهترين بازيگر دختر را دريافت كردم.

برخي از فيلم‌هاي سينمايي

- مردن به وقت شهريور (هاتف عليمرداني – ۱۳۹۲)

- زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو (زوح الله حجازي – ۱۳۹۱)

- به خاطر پونه (هاتف عليمرداني – ۱۳۹۱)

- بي خداحافظي (احمد اميني – ۱۳۹۰)

- آهوي پيشوني سفيد (سيد جواد هاشمي – ۱۳۹۰) – اختاپوس

- چپ دست (آرش معيريان – ۱۳۸۴)

- مادر صدامو مي‌شنوي (كامبيز كاشفي – ۱۳۸۴)

- زن بدلي (مهرداد ميرفلاح – ۱۳۸۴)

- بالا بلند (جلال فاطمي – ۱۳۸۴)

- دغدغه (فرزاد فرزام – ۱۳۸۴)

- عاشق (افشين شركت – ۱۳۸۵)

- پاپيتال (اردشير شليله – ۱۳۸۵)

- نصف مال من، نصف مال تو (وحيد نيكخواه آزاد – ۱۳۸۵)

مجموعه‌هاي تلويزيوني

-سرزمين كهن (كمال تبريزي  -  ۱۳۹۲)

-گذر از رنج ها (فريدون حسن‌پور – ۱۳۹۲)

- تا ثريا (سيروس مقدم – ۱۳۹۰)

- ملكوت (مجموعه ماه رمضان، محمدرضا آهنج – ۱۳۸۹)

- شبي از شبها (رضا كريمي – ۱۳۸۳)

- ۱۰۱ راه براي ذله كردن پدرها و مادرها (حجت قاسم زاده – ۱۳۸۳)

- خوش غيرت (علي شاه حاتمي – ۱۳۸۳)

- جايزه بزرگ (مهران مديري – ۱۳۸۳)

- مسافري از گرونگول (مرتضي متولي – ۱۳۸۴ – برنامه كودك و نوجوان)

- داوري (نيكا عزيزپور – ۱۳۸۴)

- زير تيغ (محمدرضا هنرمند – ۱۳۸۵)

- بي مقدمه (رضا كيايي – ۱۳۸۵)

 شبكه نمايش خانگي

ديگر آثار

- فيلم ويدئويي باغ آلوچه (بهروز شعيبي – ۱۳۸۳)

- تئاتر اديب (فرانسوي – ۱۳۸۵)

مجموعه هاي اينترنتي(فضاي مجازي)

- سريال اينترنتي نفوذ (۱۳۹۱)

عكس كودكي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

عكس هاي بچگي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

تصاوير ناز كودكي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

عكسهاي دوران خردسالي ترلان پروانه

عكس هاي نوجواني ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

بيوگرافي ترلان پروانه

 عكس ترلان پروانه

بيوگرافي و عكس ترلان پروانه

 

عكسهاي ترلان پروانه سال ۹۳

عكس ترلان پروانه

عكس پرتره ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

تصاوير جديد ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

عكسهاي شخصي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

عكس سلفي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

عكسهاي ترلان پروانه در منزل

عكس ترلان پروانه

آلبوم عكسهاي خصوصي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

جديدترين عكس هاي ترلان پروانه بازيگر ايراني

عكس ترلان پروانه

عكس هنري ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

زندگينامه ترلان پروانه با عكس

عكس ترلان پروانه

تصاوير جالب و ديدني از ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

بهترين تصاوير ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

عكسهاي آتليه اي ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

ترلان پروانه در فيلم اختاپوس

عكس ترلان پروانه

تك عكس ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

دريافت جايزه ترلان پروانه

عكس ترلان پروانه

بيوگرافي سيما مطلبي

۱,۷۶۸ بازديد

بيوگرافي سيما مطلبي را به صورت كامل در اين سايت مطالعه خواهيد كرد

سيما مطلبي (زاده ۱۳۵۵ تهران)  بانوي بازيگر سينما و تلويزيون ايران است.

زمينه فعاليت : سينما و تلويزيون

تولد : ۱۳۵۵

تهران

مليت : ايران

پيشه : بازيگر

تحصيلات: ليسانس مديريت آموزش

فيلمشناسي

سينمايي

دل شكسته (علي روئين تن ۱۳۸۷)

مسير عشق (مسافر كربلا) (۱۳۸۷)

فيلم تلويزيوني

سر پيري و معركه گيري (راهب قاسميان ۱۳۹۱)

مجموعه تلويزيوني

خسته دلان (سيروس الوند)

مادرانه (۱۳۹۲)

عطر سيب

نرگس (۱۳۸۵)

ريحانه (۱۳۸۴)

بانويي ديگر (سيروس مقدم ۱۳۸۳)

عروج

طنز بدون شرح (مهدي مظلومي، ۱۳۸۰)

خواب ديدم كودكي ام را (مرتضي شاملي، ۱۳۷۹)

هفت سنگ (عليرضا بذرافشان، ۱۳۹۳)

تله فيلم

عطش

جستجو

فراموش

دام شيطان

آفتاب لب بوم

سايه تنهايي

با من قرار بگذار

خط شكن

زمزمه هاي وجود

عكس سيما مطلبي

سيما مطلبي

عكس هاي سيما مطلبي

سيما مطلبي

بيوگرافي سيما مطلبي

سيما مطلبي

بيوگرافي و عكس سيما مطلبي

سيما مطلبي

عكس هاي جديد سيما مطلبي

سيما مطلبي

تصاوير سيما مطلبي سال ۹۳

سيما مطلبي

آرشيو عكسهاي سيما مطلبي

سيما مطلبي

عكسهاي زيبا و ديدني از سيما مطلبي

سيما مطلبي

گالري عكسهاي سيما مطلبي

سيما مطلبي

سري جديد سيما مطلبي بازيگر ايراني

سيما مطلبي

گالري عكس سيما مطلبي

سيما مطلبي

زيباترين عكس هاي سيما مطلبي

سيما مطلبي

عكسهاي هنري سيما مطلبي

سيما مطلبي

بهترين تصاوير سيما مطلبي

سيما مطلبي

سايت عكس هاي سيما مطلبي

سيما مطلبي

عكس هاي باحجاب سيما مطلبي

سيما مطلبي

بيوگرافي مريم سعادت

۱,۷۳۶ بازديد

بيوگرافي مريم سعادت را در اين سايت به صورت كامل مطالعه نماييد

مريم سعادت متولد سال ۱۳۳۷ در تهران ليسانس رشته تئاتر عروسكي از دانشكده هنرهاي دراماتيك شروع فعاليتش در نمايش هاي عروسي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان بوده است. همه چيز را از آرايشگاه زيبا با بازي در نقش عروس كم حرف و خجالتي آغاز كرد بازي اش زياد به چشم نيامد اما مريم سعادت بازيگري را تجربه كرد و با بازي در سريال زي زي گولو استعدادش را به رخ همگان كشيد از آن پس ديگر بازيگري را رها نكرد و تا به امروز پاي ثابت مجموعه هاي تلويزيون بوده است.

سعادت تنها بازيگر نيست در چند فيلم مشاور كارگردان – عروسك گردان – گوينده عروسكي و مجري نيز بوده است. از كارهاي سينماي او مي توان اسب ، يك بوس كوچوكو،‌دربه در ها ، ماهي ها عاشق مي شوند، تارزن و تارزان ، ‌شهر زنان ، كارآگاه ۲، ميهمان ناخوانده را نام برد.

فيلم شناسي

مشاور كارگردان :

تارزن و تارزان (۱۳۸۰)

بازيگر :

دردسرهاي عظيم ( ۱۳٩۳)

عمليات مهد كودك (۱۳۹۱)

چك (۱۳۹۰)

آخرين سرقت (۱۳۸۹)

آقا يوسف (۱۳۸۹)

كلاغ پر (۱۳۸۶)

قاعده بازي (۱۳۸۵)

اسب (۱۳۸۴)

يك بوس كوچولو (۱۳۸۴)

در به درها (۱۳۸۳)

ماهي ها عاشق مي شوند (۱۳۸۳)

تارزن و تارزان (۱۳۸۰)

شهر زنان (۱۳۷۷)

كارآگاه ۲ (۱۳۶۷)

ميهمان ناخوانده (۱۳۶۷)

تولدي ديگر

عروسك گردان :

تارزن و تارزان (۱۳۸۰)

بازيگران عروسكي :

الو!الو! من جوجوام (۱۳۷۳)

شهر موش ها (۱۳۶۴)

طراح عروسك :

الو!الو! من جوجوام (۱۳۷۳)

گويندگان عروسكي :

تارزن و تارزان (۱۳۸۰)

گلنار (۱۳۶۷)

ساخت عروسك :

در به درها (۱۳۸۳)

آشنايي بيشتر با مريم سعادت

خاطرتان است اولين بار كه با تلويزيون آشنا شديد، چه سني داشتيد؟

از زماني كه يادم هست، تلويزيون در خانه ما وجود داشت، مثل خيلي از بچه‌هاي آن دوره با تلويزيون بزرگ شديم. امروز كه به گذشته نگاه مي‌كنم، فقط خاطرات آن برايم مانده است.

آن زمان چه برنامه‌هايي شما را سرگرم مي‌كرد؟

تا آنجايي كه يادم هست، من مجموعه داستاني «آقاي شاكي» را تماشا مي‌كردم. در بين برنامه‌هاي تلويزيوني بيشتر اين سريال را دوست داشتم. مجموعه‌اي كه به كارگرداني نصرت كريمي، ساخته شد. آن زمان چنين برنامه‌هايي ما را به پاي تلويزيون مي‌كشاند.

و ديگر…

برنامه‌هاي ديگري هم از تلويزيون پخش مي‌شد كه براي ما خيلي جذاب بود، مثل سريال «وايكينگ‌ها»، «دختر شاه پريان» و «افسونگر» كه همچنان در ذهنم ماندگار شده است.

آيا خاطراتي از تماشاي دسته‌جمعي تلويزيون در ذهنتان مانده است؟

بله، يادم هست كه هر وقت تلويزيون برنامه فوتبال پخش مي‌كرد، دوستان برادر بزرگم به خانه ما مي‌آمدند و خيلي هم شلوغ مي‌كردند. آن زمان ۵ سال بيشتر نداشتم (مي‌خندد).

شما سال ۶۰ به تلويزيون راه پيدا كرديد و بعد از آن…

من سال ۱۳۶۰ با يك تئاتر عروسكي به تلويزيون آمدم و بعدها در مجموعه عروسكي «شهر موش‌ها» به كارگرداني مرضيه برومند عروسك‌گرداني كردم، اين روند آرام‌آرام من را به گويندگي صداي عروسك و بعد هم به جلوي دوربين كشاند.

اولين حقوقتان در اين عرصه چقدر بود؟

براي اولين كارم ماهيانه ۳۰۰۰ تومان از كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان دريافت مي كردم.

اولين بار كه خودتان را بر صفحه تلويزيون مشاهده كرديد، چه احساسي داشتيد؟

هيچ احساس خاصي نداشتم. فقط دعا مي‌كردم كه برق خانه‌ها قطع شود تا كسي من را نبيند (مي‌خندد). هنوز هم چنين احساسي نسبت به خودم دارم.

از بازي در كداميك از نقش‌هايتان راضي‌تر هستيد؟

در يك قسمت از سريال «كارآگاه شمسي و دستيارش مادام» نقش يك زن كلاهبردار را بازي كردم كه به دروغ احضار روح مي‌كرد. آن نقش را خيلي دوست داشتم.

شما جزو معدود بازيگراني هستيد كه در اكثر برنامه‌هاي تلويزيون، از كودك و نوجوان گرفته تا مجموعه‌هاي طنز و حتي كار اجرا فعاليت كرده‌ايد. فعاليت در كدام حوزه، شما را بيشتر راضي كرده است؟

من عاشق برنامه‌هاي طنز هستم و خيلي دلم مي‌خواهد كه فعاليت من موجب شادي مردم شود. به‌نظرم تمام حرف‌ها و تاثيرگذاري‌ها را مي‌توان با زبان طنز بيان كرد.

خاطره‌اي شيرين از فعاليت تلويزيوني‌تان براي ما تعريف كنيد؟

در همين برنامه «از كجا بايد شروع كرد» ما يك برنامه با موضوع ازدواج فاميلي و فرزند سرراهي داشتيم. در اين برنامه يك نفر با ما تماس گرفت و گفت كه در كودكي او را سر راه گذاشته‌اند و حالا كه بزرگ شده، وضعيت زندگي خوبي دارد. او در برنامه ما نشاني‌هايي از كودكي‌اش داد و از طريق برنامه ما توانست پدر و مادرش را پيدا كند. اين خاطره هرگز از ذهن من بيرون نخواهد رفت.

به‌نظر شما برنامه‌هاي تلويزيوني از گذشته تاكنون چه تغييراتي داشته است؟

در برنامه‌هاي كودك و نوجوان به‌نظرم خيلي ضعيف عمل شده است، با اينكه اكثر شبكه‌ها برنامه كودك و نوجوان دارند اما برنامه‌هاي آنها كاملاً شبيه به هم شده است. در مجموع، برنامه‌ها چيزي كه خيلي من را آزار مي‌دهد، مساله مد در روند توليد برنامه‌هاي تلويزيوني است. مثلا يك مرتبه توليد تله‌فيلم مد مي‌شود و يا يك دفعه همه در تب و تاب توليد برنامه‌هاي ۹۰ قسمتي مي‌افتند. اين چرخه همين‌طور ادامه دارد، كاش مي‌شد به تمامي اين برنامه‌ها به يك اندازه توجه مي‌شد. اميدوارم روزي برنامه‌هاي تلويزيوني قوي‌تر بشود و سريال‌هايي پخش شود كه تعداد قسمت‌هايش خيلي زياد باشد و در عين‌حال خيلي حرف‌ها براي گفتن داشته باشد.

عكس مريم سعادت

مريم سعادت

بيوگرافي و عكس مريم سعادت

مريم سعادت

زندگينامه مريم سعادت بازيگر زن ايراني

مريم سعادت

گالري تصاوير مريم سعادت

مريم سعادت

جديدترين عكسهاي مريم سعادت بازيگر

مريم سعادت

عكس مريم سعادت در موسسه خيريه

مريم سعادت

بيوگرافي نازنين بياتي

۲۲,۲۱۷ بازديد

بيوگرافي نازنين بياتي را به صورت كامل در اين سايت مطالعه نماييد

نازنين بياتي (۱۵ دي ۱۳۶۸ در تهران) فارغ‌التحصيل رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامي است. او پديده سي و يكمين دوره جشنواره فيلم فجر به جهت بازي در فيلم دربند به شمار مي‌رود.

زمينه فعاليت : سينما

تولد : ۱۵ دي ۱۳۶۸ – ۵ ژانويهٔ ۱۹۹۰

تهران

محل زندگي : تهران

مليت : ايراني

پيشه : بازيگري

سال‌هاي فعاليت : ۱۳۹۱ تاكنون

فيلم شناسي

بازيگري

مردن به وقت شهريور (هاتف عليمرداني، ۱۳۹۲)

فرشته‌ها با هم مي‌آيند (حامد محمدي، ۱۳۹۲)

ارسال يك آگهي تسليت براي روزنامه (ابراهيم ابراهيميان، ۱۳۹۲)

دربند (پرويز شهبازي، ۱۳۹۱)

آشنايي بيشتر با نازنين بياتي

مثل اغلب خانم ها، به تان برنمي خورد بپرسم چند سالتان است؟

- نه! متولد ۶۸ هستم.

قبل از «دربند» به بازيگري علاقه داشتيد؟

- مسلما كسي كه تئاتر مي خواند با بازيگري ناآشنا نيست ولي من گرايشي كه در دانشگاه انتخاب كردم، طراحي صحنه بود. در چهار ترم اول هر كسي مباني را پاس مي كند و آشنايي داشتم به بازيگري …

… ولي اين آشنايي آنقدر نبود كه علاقمند جدي بازيگري باشيد.

- خيلي نه. خودمعلاقه ام به طراحي بود. كنار كار طراحي، بازي تئاتر را هم دوست داشتم و انجام مي دادم، ولي خيلي كم.

چي شد سر از بازيگري درآورديد؟ آن هم با كارگرداني مثل پرويز شهبازي كه كم كار مي كند و كارهاي مهمي مي سازد.

- قبلا فيلم «نفس عميق» را ديده بودم و آن فيلم را خيلي دوست داشتم. ممثل خيلي از خانم هاي ديگري كه قبل از من خبر شده بودند، از طريق يكي از دوستانم فهميدم كه آقاي شهبازي براي بازي تست مي گيرند، من هم رفتم دفترشان و تست دادم.

چقدر اين تست دادن ها طول كشيد تا فهميديد كه براي نقش يك انتخاب شده ايد؟

- دقيقا يك ماه رفت و آمد من طول كشيد. دو روز قبل از آنكه كار كليد بخورد، به من گفتند كه براي نقش اول تاييد شده اي.

در اين آمدن و رفتن ها چه تست هايي مي گرفتند؟ بازي مي كرديد يا نه؟

- واقعا جوري نبود كه احساس كنم وقتي آقاي شهبازي با من صحبت مي كنند، دارند از من بازي مي گيرند يا نه. خيلي رفتار عادي داشتند. بعضي وقت ها بود كه تست دوربين داشتيم با خانم آهنگراني يا آقاي علوي. تست گريم و تست لباس همداشتيم ولي چيزي بيشتر از اين نبود.

درباره اينكه چگونه حس بگيريد، صحبتي نمي كردند يا آموزشي نميداد؟

- اصلا. شگردها و تكنيك هاي خود كارگرداني بود كه من نمي توانم درباره اش توضيح بدهم كه چگونه بازي مي خواستند از من بگيرند.

كلاس خاص بازيگري هم نرفته بوديد.

- نه.

بعد با اين تفاسير، كار خيلي خيلي سختي بوده! نمي ترسيديد كه روبروي تيمي حرفه اي و بازيگراني كه كار كرده اند، بازي كنيد؟

- خيلي سخت بود ولي خب از آنجا كه با خانم آهنگراني در يك فرصت كوتاه، مثل يك دوست صميمي شديم، توي كار بي نهايت به من كمك كردند. اصلا حس نمي كردم كه خانم آهنگراني اين همه تجربه دارند و من بار اولم است كه جلوي ودوربين مي ايستم. خيلي كمكم مي كرد كه بتوانم بهتر بازي كنم. همه عوامل فيلم راهنماي خوبي بودند براي من؛ آقاي بهمنش، خانم عرفي نژاد و خيلي ها كه بايد همه عوامل گروه را نام ببرم.

اينطور كه در حاشيه فيلم مطرح شد، فيلمنامه را به بازيگران نمي دادند و شما هيچ اطلاعي از سرنوشت كاراكتر نازنين نداشتيد. خب در سكانس هايي كه بايد واكنش هاي عصبي نشان مي داديد، گريه مي كرديد و … چطور به نازنين دربند نزديك مي شديد؟

- شايد اگر كسي سابقه كار بازيگري داشت، اين سبك كار و اطلاع نداشتن الز سرنوشت كار، سخت باشد ولي من چون بار اولم بود كه بازي مي كردم، به شيوه كار آقاي شهبازي به مرور زمان عادت كردم.

مثلا شهبازي صبح مي آمدو مي گفت كه امروز بايد گريه كني يا قبل تر مي گفت كه حس را بگيري؟

- نه؛ وقتي دوربين را مي چيدند و پلان آماده مي شد، قبل از آغاز كار يا نيم ساعت قبلش با من صحبت مي كردندكه الان پلان اينجوري است و اين اتفاق بايد بيفتد و حست الان بايد اينطوري باشد. حال در همان تايم خودم را آماده مي كردم و پلان را مي گرفتيم.

خب براي اين كار سخت، چند برداشت مي گرفتند؟

- پلان ها خيلي تكرار نمي شد. چون اگر اين اتفاق مي افتاد، آقاي شهبازي تغيير مي دادند. مخصوصا جايي كه زياد ديالوگ داشت و تكرار مي شد، ديالوگ ها را عوض مي كردند چون دوست نداشتند كه بازيگر مثل يك متن حفظ شده، ديالوگ هايش را بگويد. در كل، برداشت هاي زيادي نداشتيم.

خودتان چقدر از اين كاراكتري كه بازي كرديد، راضي بوديد؟ از نازنين بياتي و نازنين دربند.

- از بازي خودم كه نمي توانم تعريف كنم ولي خب در تمشااي فيلم احساس كردم در جاهايي ضعيف بودم كه اگر بخواهم ادامه دهم بايد تلاش كنم تا بهتر بشوم. بعد از اينكه فيلم را در جشنواره ديدم، شخصيت و شرايطش را هم خيلي دوست داشتم.

خب اين بازي، آنقدر به تان انرژي داد كه به بازيگري جدي تري نگاه كنيد يا مي گوييد بي خيال، بروم همان طراحي صحنه.

- شايد انگيزه ام را براي بازي بيشتر كرد. اگر قبلا ۶۰ درصد بازي را دوست داشتم و در حدت يك علاقه كوچك بود، الان خيلي بيشتر دوست دارم و جدي تر به آن نگاه مي كنم.

چقدر با نازنين دربند همزادپنداري كرديد؟ چقدر شخصيتش به خودتان نزديك بود؟

- من در اين شرايط قرار نگرفته بودم ولي خب بخشي از اخلاقش به من نزديك بود و بخش ديگري اش نه. جوري نبود كه بگويم دارم خودم را بازي مي كنم. نمي توانم از خودم تعريف كنم (خنده)؛ پيگير بودنش، اعتماد كردنش و … به من نزديك بود ولي مثلا ساكت و آرام بودنش در جمع دوستان يا فضولي اش به من شباهتي نداشت.

الان حس مي كنيد كه بايد كلاس بازيگري برويد يا نه؟

- (مكث) اگر دوستان يا بزرگاني به من توصيه كنند كه كلاس بازيگري بروم، حتما مي روم.

… و در سينما چگونه ادامه مي دهيد؟

- بايد شرايطي كه پيش مي آيد را ديد. شايد ديگر پيش نيايد بازي كنم و برگردم به كار طراحي، شايد هم دوباره اتفاق افتاد. الان نمي شود تا اين حد به برنامه ريزي بلندمدت فكر كرد.

رفتار خانواده و دوستان چطور بود؟ كسي گفت «واي نازنين محشر بودي»؟

- بالاخره خانواده و دوستان و هر كسي كه توانست فيلم را ببيند، راضي بودند و خوب برخورد كردند. انتقاد مهم و جدي نشنيدم. شايد چون برخورد خاصي با منتقدان نداشتم. قبلا مجلات سينمايي را دنبال مي كردم ولي الان بيشتر پيگيري مي كنم، ببينم درباره من و بازي ام چه چيزهايي نوشته اند و نظرشان چيست.

با مقايسه خودتان با ترانه عليدوستي مشكلي نداريد؟ مي دانيد كه پشت سر شما، همين قضاوت مي شود.

- براي من جاي خوشحالي است كه بگويند شبيه خانم عليدوستي هستم. بازيگري كه به نظرم يكي از بهترين بازيگران سينماي ماست.

عكس نازنين بياتي

نازنين بياتي

بيوگرافي نازنين بياتي

نازنين بياتي

بيوگرافي و عكس نازنين بياتي بازيگر ايراني

نازنين بياتي

تصاوير جديد نازنين بياتي

نازنين بياتي

عكس نازنين بياتي در جشنواره فيلم فجر

نازنين بياتي

زندگينامه نازنين بياتي با عكس

نازنين بياتي

نشست خبري با نازنين بياتي بازيگر فيلم دربند

نازنين بياتي

آرشيو تصاوير نازنين بياتي

نازنين بياتي

گالري عكس نازنين بياتي

نازنين بياتي

بيوگرافي شبنم مقدمي

۸۰۶ بازديد

بيوگرافي شبنم مقدمي را به صورت كامل در اين سايت مطالعه نماييد

شبنم مقدمي متولد ۱۳۵۱ در تهران است. وي داراي مدرك كارشناسي ادبيات فارسي و دانش آموخته آموزشگاه آزاد بازيگري امين تارخ است.

نام اصلي : شبنم مقدمي

زمينه فعاليت : سينما و تلويزيون

تولد : ۱۳۵۱

تهران

مليت : ايران

پيشه : بازيگر

جوايز سيمرغ بلورين نقش مكمل زن سي و دومين جشنواره فيلم فجر براي فيلم امروز

زندگي

شبنم مقدمي متولد ۱۳۵۱ در تهران است. وي داراي مدرك كارشناسي ادبيات فارسي و دانش‌آموخته آموزشگاه آزاد بازيگري امين تارخ است. او فعاليت خود در راديو را در سال ۷۷ با اجراي برنامه “خانهٔ كاغذي” به كارگرداني شهرام كرمي آغاز كرد و سابقه اجرا در برنامه‌هايي چون “هفت شنبه”، “خط خطيم، “كبوتري ناگهان” و “هفت ترانه” را داراست. وي به موازات فعاليت‌هاي راديويي خود كار بازيگري در سينما را با فيلم “زخمي” (كامران قدكچيان، ۱۳۷۷) آغاز نمود و تا كنون در فيلم‌هاي از “صميم قلب” (بهرام كاظمي، ۱۳۷۹)، به نام پدر (ابراهيم حاتمي كيا، ۱۳۸۴)، “پاداش سكوت” (مازيار ميري، ۱۳۸۵) و “فرزند خاك” (محمدعلي آهنگر، ۱۳۸۵) نقش آفريني كرده است.

فيلم شناسي

سينمايي

امروز (۱۳۹۲)
آينه شمعدون (۱۳۹۱)
گس (۱۳۹۱)
آزمايشگاه (۱۳۹۰)
ابرهاي ارغواني (۱۳۹۰)
بوسيدن روي ماه (۱۳۹۰)
زير آب (۱۳۸۸)
كودك و فرشته (۱۳۸۷)
فرزند خاك (۱۳۸۶)
هميشه پاي يك زن در ميان است (۱۳۸۶)
پاداش سكوت (۱۳۸۵)
به نام پدر (۱۳۸۴)
زيستن (۱۳۸۰)
از صميم قلب (۱۳۷۹)

مجموعه تلويزيوني

مدينه (۱۳۹۳)
هفت سنگ (۱۳۹۳)
سقوط يك فرشته (۱۳۹۰)
پس از سالها (۱۳۸۷)
زير تيغ (۱۳۸۵)
گل‌هاي آفتابگردان (۱۳۷۶)

عكس شبنم مقدمي

شبنم مقدمي

 بيوگرافي و عكس شبنم مقدمي

شبنم مقدمي